Nariman Sadri

خودکشی

از زمانی که چند گرم ویروس توانسته ما را به غارهای تنهایی خود ببرد بیست ماه می گذرد. آن هم در جهانی که به ما قول داده بود با گسترش ارتباطات اجتماعی که عصر نوین برای ما به ارمغان آورده بود تنهایی ما پایان می یابد. تجربه ارتباطی ما به واسطه فناوری دچار تحول شگرفی شده است همه چیز سرعت گرفته منجمله ارتباطات ما زمانی بود که تعداد دوستان هر شخص به تعداد انگشتانش بود و دوستی معنایی کیفی داشت با این سرعت روز افزون امروز مسابقه ای در رابطه با بزرگ شدن کمی شبکه دوستان وجود دارد گویا این مسابقه راه حلی برای تنهایی چند ده هزارساله ماست.

انسان موجودی اجتماعی است و در تنهایی مطلق نمی شود انسان شد چون قسمتی از تعریف انسان بودن ما در ارتباطات اجتماعی ما و در فضای بین ما و دیگران تعریف می شود. در ما نیرویی وجود دارد که ما را به سمت دیگران می کشد چون ما با دیگران معنای خود را کامل می کنیم در عین حال نیرویی وجود دارد که همیشه با ماست حتی در هیاهوی جمع که ما را از دیگران منفک می کند و انسان را به تنهاترین موجود اجتماعی تبدیل می کند.

تنهایی یک واقعیت است و البته می تواند یک واقعیت لذت بخش باشد مشروط به اینکه اجباری نباشد زمانی که در هیاهوی یک مهمانی و حتی در یک استادیوم شلوغ در یک مسابقه ورزشی به آن شکل که تنها انتخاب خود ماست تنهای تنها با جهان پیرامون و درون خود ارتباط می گیریم یک تنهایی انتخابی را تجربه می کنیم در حالیکه روی تلخ تنهایی جایی است که با اجبار و بدون انتخاب خود آن را تجربه می کنیم که حکایت این روزهای بسیاری در دوران کرونا شده است.

ما در درک و تجربه جهان تنها هستیم و این تجربه زیسته همه ماست یکی از بزرگترین محدودیتهای ما کلمات است که هیچگاه نمی تواند رنج و لذت تجربه شده ما را به دقت منتقل کند و تجربیات ما را به اندازه کلمات کوچک می کند. درک تنهایی انسان و اینکه همه ما تنها هستیم و رنجی که می کشیم در تنهایی قابل درک صد در صد توسط دیگران نیست می تواند یک مهربانی جمعی در ما بوجود آورد. سالانه صدها نفر در تنهایی و با رنج عمیقی که می کشند به زندگی خود پایان می دهند. در ایران روزانه پانزده نفر خودکشی میکنند. فارغ از دلایل پزشکی و روانشناختی این پدیده که البته بسیار مهم هستند وقتی از دید شفقت انسانی به رنجی که این انسانها می کشند که منجر به پایان دادن به زندگی شان می شود نگاه می کنیم و زمانی که آمارها نشان می دهند هر سال بروز این پدیده در جامعه بیشتر می شود و سیر صعودی آن همزمان با سیر صعودی افزایش ارتباطات اجتماعی است به فکر فرو می رویم که کجای کار ما اشکال دارد؟

در هفته ای که گذشت روز جهانی پیشگیری از خودکشی را گرامی داشتیم. من هم نه به عنوان یک پزشک بلکه به عنوان انسانی که در تجربه زیسته ام چند عزیز را با خودکشی از دست داده ام این نوشتار را نه با ریشه یابی علمی خودکشی بلکه با مهربانی انسانی در درک رنج تنهایی آنهایی که خوکشی می کنند می نویسم و امیدوارم پیام آن در جایی تاثیرگذار باشد.

سازمان بهداشت جهانی تخمین زده است که تقریباً هشتصد هزار نفر سالانه بر اثر خودکشی جان خود را از دست می دهند و تقریباً هشتاد درصد از خودکشی های جهانی در کشورهای با درآمد کم و متوسط اتفاق می افتد. به ازای هر خودکشی تعداد بیشتری از افرادی که اقدام به خودکشی می کنند یا دارای افکار خودکشی جدی هستند ، وجود دارند. رفتار خودکشی عمیقا خانواده ها و جوامع را تحت تأثیر قرار می دهد و تقریباً 135 نفر در هر یک خودکشی تحت تأثیر قرار می گیرند.

شعار امسال روز جهانی پیشگیری از خودکشی “ایجاد امید از طریق عمل” یادآوری این است که جایگزینی برای خودکشی وجود دارد و هدف آن ایجاد اعتماد و روشنایی در همه ما است. که اقدامات ما ، چه کوچک و چه بزرگ ، ممکن است برای کسانی که در حال مبارزه هستند ، امید ایجاد کند. پیشگیری از خودکشی اغلب امکان پذیر است و شما نقش کلیدی در پیشگیری از آن دارید. از طریق عمل ، می توانید برای کسی در تاریک ترین لحظات خود تغییر ایجاد کنید – به عنوان عضوی از جامعه ، به عنوان یک فرزند ، به عنوان یک والد ، به عنوان یک دوست ، به عنوان یک همکار یا به عنوان یک همسایه. همه ما می توانیم در حمایت از کسانی که بحران خودکشی را تجربه می کنند یا افرادی که از خودکشی رنج می برند ، عمل کنیم.

عوامل و علل منجر به خودکشی پیچیده و متعدد هستند. هیچ رویکرد واحدی برای همه کار نمی کند. آنچه ما می دانیم این است که عوامل و رویدادهای خاصی وجود دارد که ممکن است فرد را در برابر خودکشی آسیب پذیرتر کند و شرایط سلامت روانی مانند اضطراب و افسردگی نیز می توانند موثر باشند. افرادی که خودکشی می کنند ممکن است احساس کنند که برای دوستان ، خانواده و اطرافیانشان مانند یک بار اضافی هستند و بنابراین احساس می کنند تنها هستند و هیچ گزینه دیگری ندارند و رنج تنهایی را به بیشترین میزان احساس می کنند. بحران کرونا باعث افزایش احساس انزوا و تنهایی و آسیب پذیری ما شده است. با ایجاد امید از طریق عمل ، می توانیم به افرادی که افکار خودکشی را تجربه می کنند نشان دهیم که امید وجود دارد و ما به آنها اهمیت می دهیم و می خواهیم از آنها حمایت کنیم. همین که حواسمان به اطراف باشد و با شفقت انسانی بدانیم در این روزهای سخت کسی در همسایگی در رنج شدید تنهایی افکار خودکشی دارد و بعد با ارتباط گرفتن مهربانانه امید ایجاد می شود و فرصت کمک خواستن از ما فراهم می شود.

به امید دنیایی مهربان تر