من از کودکی کشتی را دوست داشتم و تنها ورزشی بوده که مسابقات آن را دنبال می کردم. در دوران جوانی هم سن و سالهای من میتوانستند ساعتها درباره فوتبال صحبت کنند و من فقط شنونده بودم و برای اینکه از قافله عقب نیفتم یکی از دو تیم بزرگ باشگاهی کشور را در مسابقات حمایت می کردم تا بتوانم با بالا پایین پریدن دوستانم درتماشای مسابقات کمی همدلی کنم. نمی دانم چرا کشتی شاید بخاطر ذات قهرمانی و جنگاوری که در فلسفه آن است و با روحیات شخصی من تقارب دارد. می توانم بگویم قهرمانی و قهرمان پروری در فرایند رشد من ریشه گرفته است. پسر بزرگ خانواده ای که پدر نظامی است و در زمان کودکی و نوجوانی دور از خانه و در جنگ و حس اینکه باید من هم قهرمان زندگی خانواده ام باشم با من عجین بوده است.
هفته ای که گذشت پیروزی کشتی گیر بزرگ “حسن یزدانی” با یک شادمانی ملی همراه شد و من هم مثل بقیه خوشحال بودم اما فرصتی شد تا کمی عمیق تر به شیوه قهرمان پروری خود و هم میهنانم بنگرم. کمی قبل تر قهرمان دیگری روزها موضوع صحبت ما بود “احمد مسعود” دلاوری که با پیروانش در مقابل رژیم طالبان مقاومت کرد. کمی قبل تر قهرمانی دیگر و کمی قبل تر قهرمانی دیگر ……
در جایی خواندم که حسن یزدانی برای ما فقط یک ورزشکار نیست او خود ماست که در وسط کشتی برای حقش می جنگد. رقیب حسن یزدانی یک امریکایی بود که سد بزرگی جلوی قهرمانی قهرمان ما ایجاد کرده بود و در المپیک با شکست حسن فکر کردیم رویاهایمان نابود شد و حالا امریکا که رویاها و فرصتهای ما را گرفته است داشت یکبار دیگر بر روی تشک کشتی رویاهای ما را برباد می داد و ما شکستش دادیم.
در نوشتاری دیگری گفتم که من به فرهنگ ژاپن علاقه مند هستم و یکی از نمادهای علاقه من این است که خیلی چیزها مرتبط با ژاپن را پیگیری می کنم منجمله صفحه اینستاگرامی سفارت ژاپن در تهران. سه روز پیش خبری ساده در صفحه اینستاگرامی منتشر شد: ” امسال جناب آقای دکتر مانابه شوکورو فیزیکدان ژاپنی به عنوان برنده جایزه نوبل فیزیک انتخاب شد. این جایزه تا به امروز بیست و هفتمین جایزه نوبل دریافت شده توسط دانشمندان ژاپنی و دوازدهمین جایزه نوبل فیزیک می باشد.” نمی خواهم بین ورزش و علم قیاسی بکنم که پیشرفت و قهرمانی در هر دو بسیار ارزشمند است و فقط کاملا بطور تصادفی این خبر همزمان با خبر ورزشی ما شد. البته ژاپن اخیرا میزبان المپیک بود و 58 مدال برد و در رتبه سوم جهان ایستاد و در مسابقات اخیر کشتی هم چندین مدال برد. قصد من مقایسه ژاپن و ایران هم نیست. می خواهم نقبی بزنم به تاریخ سالها قبل ژاپن درگیر جنگ بزرگی شد که در آن شکست سختی خورد و به ویرانه ای تبدیل گشت. ژاپنی که در دوران قهرمان پروری کامیکازه ها و سامورایی ها زندگی میکرد به ناگاه با واقعیتی سیاه روبرو شد در زمانی که درگیر قهرمانان خود بود توسعه اجتماعی و اقتصادی رقبای جهانی ژاپن را به یک کشور شکست خورده تبدیل کرد. برخواستن ژاپن از خاکستر زمانی اتفاق افتاد که همه ملت ژاپن قهرمان شدند و دیگر نیازی به دست انداختن به چند اسطوره ملی نداشتند.
برتولت برشت در نمایشنامه زندگی گالیله، وقتی که گالیله برای رفتن به دادگاه آماده می شود از قول شاگرد گالیله عنوان می کند: بدبخت ملتی که قهرمان ندارد و گالیله در جواب شاگردش می گوید نه .. بدبخت ملتی که به قهرمان نیاز دارد.
خوشحالم که جوان قهرمان حسن یزدانی مدال طلا را برد که بسیار لایق آن است. امیدوارم روزی جشن قهرمانی همه ما ایرانیان باشد و با هم هر روز تلاش کنیم تا توسعه اجتماعی و اقتصادی که لایق آن هستیم داشته باشیم. برای این مهم هر ایرانی که تلاش کند قهرمان ماست.