این روزها فکرم بسیار مشغول است آیا امیدی به تغییرات مثبت هست؟ چرا خبرهای بد اینقدر زیاد شده؟ چرا این میزان تصمیمات اشتباه در نهادهای تصمیم ساز زیاد شده است؟
پادکست فوق العاده ای از فیلسوف مورد علاقه ام آقای دکتر مجتبی شکوری گوش میکنم که در مورد کتاب” چرا ملت ها شکست میخورند” نوشته اقتصاددان برجسته آقای دارون عجم اوغلو است. این کتاب را قبلا خوانده ام. انگار سطر سطر کتاب جلوی چشمانم رژه می رود.
مجلس طرحی را در دست تصویب دارد با نام طرح حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی مثل همیشه وسواس دارم که قبل از هر اظهار نظری در مورد طرح آن را بخوانم که بفهمم چه می گوید. فصل اول کلیات و تعاریف فصل دوم ساختار کمیسیون و مدل تصمیم گیری و اما فصل سوم شرایط و ضوابط عرضه و فعالیت خدمات پایه کاربردی است که بطور خلاصه شرح می دهد هر پلت فرم اینترنتی بین المللی که بیش از پنج درصد پهنای باند بین المللی را مصرف کند باید در ایران نماینده داشته باشد و ضوابط کمیسیون موصوف در فصل دوم را رعایت کند و مابقی قصه بر همین سیاق…..
شرایط کنونی نهادهای سیاسی در کشورها حاصل برهمکنشی از تفاوتهای کوچک نهادی که در طول تاریخ در بین ملتهای مختلف ایجادشده است با برهههای سرنوشتساز تاریخی است.تفاوتهایی هرچند کوچک، ممکن است در بزنگاههای تاریخی، راه ملتها را بهکلی از هم جدا کنند. همینطور تغییرات اندک میتواند در درازمدت نهادهای سیاسی کثرتگرا را به استثماری و بالعکس تبدیل کند. در مرداد ماه 1285 ملت ایران در یک برهه سرنوشت ساز تاریخی نهاد هزاران ساله پادشاهی را به چالش کشید و اولین قدم در راه ایجاد نهاد کثرت گرا را برداشت.بیش از یک قرن گذشته است و چالشهای بسیاری را پشت سر گذاشتیم و سالها به سمت کثرت گرایی بیشتر قدم برداشتیم هر چند در مقاطع کوتاه تاریخی فضا بسته شد ولیکن مسیر ایرانیان به سمت نهادهای مدنی فراگیر بوده است. چه شد که این چنین لازم شده مجلس که برای بر هم زدن اندک گرایی ساخته شد چنین حرکتهای رو به عقبی را دارد؟
برای اینکه توسعه در جامعهای به وجود آید باید تصمیمات درستی در این زمینه گرفته شود، اما تصمیم گیران همیشه به انتخاب درست دست نمیزنند. نه از روی ندانمکاری. اتفاقا بهاینعلت که میدانند گرفتن تصمیمات درست قدرت را باز توزیع میکند و توزیع مجدد قدرت برای آنها تهدید کننده است. نیاز به امنیت بهعنوان اساسیترین نیاز انسانها، باعث میشود مردم بپذیرند گروهی که میتوانند امنیت مردم را برای دورهای تامین کنند یا آن را به خطر بیندازند انحصار قدرت را در دست بگیرند. یعنی آنها که در قدرت هستند می دانند که توسعه فرایندی هوشمندانه مخرب برای آنهاست و در برابر ایجاد امنیت، از قدرت خود استفاده میکنند و فضای عمومی را میبندند تا بتوانند حداکثر سود ممکن را از بازارهای اقتصادی و سیاسی به دست آورند.
و اما چه باید کرد؟ تحلیل تاریخی دارون عجم اوغلو این است که اگر مردم با عضویت و همکاری در گروههای کوچک، بتوانند مهارتهای عمل جمعی هماهنگ را در خود تقویت کنند و عادات رفتاری ویژه عمل جمعی از جمله پرهیز از فرصتطلبی و تحمل یکدیگر را در خود نهادینه کنند، میتوانند در بزنگاههای تاریخی از این ظرفیتهای اجتماعی خود استفاده کنند و زمانی که نظامهای اندکسالار فرومیریزند به تشکیل احزاب و نهادهای بزرگ دست بزنند و به کمک این نهادها از بازگشت اندکسالاری جلوگیری کنند در غیر اینصورت از اندک سالاری به اندک سالاری دیگری می رویم با هزینه های بسیار و درحالیکه ملتهای دیگر در فصلهای بعدی توسعه خود هستند.
شاید فردا در همکاری تیمی و یا مناسبات همسایگی در محله باید این تمرینهای مهارتهای جمعی را بکنیم. شاید باید به سام بیاموزم که چطور در ارتباطات خود با دیگر همسالان از فرصت طلبی پرهیز کند و ظرفیت پذیرش دیگران را داشته باشد.
به امید روزی که همه مدارا و تحمل را بیاموزیم.
عکس: برای بسیاری از ما نام این عکس “شکست ملت” است